عشقم همیشه پیشمه
|
سلام سلام سلام
با یه دنیا عشق اومدم این وبلاگ رو راه انداحتم
امیدوارم که خوشت بیاد
راستشو بگو فکرکردی چه سورپرایزیه؟؟؟ رو آهنگش خیلی خودت می دونی دیگه می خوام تو این وبلاگ از خاطراتی که برا رضا و من پیش میاد هر روز بنویسم می خوام بنویسم که خدایی نکرده روزی فراموش نکنم این خاطرات رو . من رضا و خیلی دوست دارم اونم منو خیلی دوست داره دعا کنین ما بهم برسیم کار کردم
سلام به عشقم
من و عشقم بعد مدتها باز پیش هم برگشتیم
این روزگار ما دو تا یه مدت از هم دور کرده بود ولی دیروز این تلسم شکست
من و عشقم بعده محرم باهم ازدواج کنیم
شوشو امروز رفته بود خرید هی میگفت بذار برات لباس بخرم میگفتم نه هااااااا نخری
باهم میریم بخریم
شوشو رفته بود ترکیه
همیشه میگه سمی دوست دارم لباس عروس تنت ببینم
قوربون دل مهربونش بشم عشق منه
شوشو میگه سمی بخدا الان قدرتو می دونم دیگه
چه زیباست
که تو تنها نیاز من باشی
و چه عاشقانه است
که تو تنها آرزویم باشی
و چه رؤیایی است
این لحظـــه هـــای نــاب عــــاشقی
و من همه زیبایی عاشقانه و رؤیایی را فقط با تو احساس می کنم
سلام سلام به شوشو خودم
شو شو فدات شم من خوبی؟
فدات شم
امروز هم روز خوبی بود تا الان
ظهر شوشو زنگ زد که بیا نت
منم میگفتم شو شو خسته ام خوابم میاد گفت نه بیا ببیمنمت بعد برو بخواب
اومدم یکم چت کردیم من رفتم لالا کردم شو شو هم رفت ناهار بخوره بعد بره خرید کنه
ساعت 7 شو شو قراره باز با مامانش صحبت کنه سعی کنه راضیش کنه برا ازدوج
دارم از استرس میمیرم
ای خدا جون خودت کمک کن قبول کنه
نمی دونم چیکار کنم خیلی استرس دارم کاشکی
مامان راضی شه
آخه منو شوشو از هم دوریم دیگه نمی تونیم دوری همو تحمل کنیم
ایشالا که راضی میشه
شوشو دوستت دارم قد دنیا
... وقتی می خندی، صورتت خیلی زیباتر و دوست داشتنی تر میشه ...
... همیشه احساسم رو خوب می فهمی و درک می کنی...
باور کن، باور کن، اینو باور کن، با اینکه می دونم خیلی وقته باور داری،
زندگی رو با تو، و فقط برای تو دوست دارم...
تک تک نفس هام و ضربان قلبم از دوست داشتنت می گه ...
این روزا خیلی بیشتر از وقتای دیگه وابستگیام رو به تو احساس کردم و می کنم ...
همیشه به تو، و همه ی اون چیزی که احساس و خوبیات رو تشکیل می ده
محتاجم و نیاز دارم ...
عزیزترینم، رضای خوبم، خیلی دوستت دارم مهربون ترین ...
به شو شو خودم
فدات شم که الان سر کار هستی و خسته شدی
فدات شم شو شو
من و شو شو با هم خیلی خوبیم
همش میگیم میخندیم
خوش میگذره روز
شو شو الان زنگ زد و گفت اومده خونه فداش شم من
کلی بوسم کرد
منم یه ذره سرما خوردم صدام در نمیاد
شو شو منو خیلی دوست داره می دونم
منم اونو خیلی دوست دارم
ولی گاهی اذیتش میکنم اونم عمدی نیست از دوست داشتن زیاده
فدای شوشو شم که هر چی میگم میگه چشم
آخه من یه دونه ی اونم چیکار کنه
بوس بوس شوشو
می پرسی تو را دوست دارم ؟
حتی اگر بخواهم پاسخ دهم نمی توانم مگر می شود با کلمات احساس دستها را بیان کرد ؟ مگر ممکن است با عبارات شرح داد که آن زمان که با دیدگان پر اندیشه و روشن بین به من می نگری چه نشاط و لطفی دلم را فرا می گیرد ؟ می پرسی تو را دوست دارم ؟ مگر واقعا پاسخ این سوال را نمی دانی ؟ مگر خاموشی من راز دلم را به تو نمی گوید ؟ مگر آه سوزان اط سر نهان خبر نمی دهد ؟ راستی آیا شکوه آمیخته به بیم و امید که من هر لحضه هم می خواهم به زبان آورم و هم سعی می کنم که از دل به لبم نرسد راز پنهان مرا به تو نمی گویید ؟ عزیز من ! چطور نمی بینی که سراپای من از عشق به تو حکایت می کند؟ همه ذرات وجود من با تو حدیث عشق می گویند بجز زبانم که خاموش است . با زبان بی زبانی می گویم : دوستت دارم بهترین من
می خواهم عشق بماند و اشک بماند و لبخندی که هدیه لبهای توست
می خواهم تو باشی و من باشم و زندگی و
زیبایی سرشاری از انعکاس ما...
می خواهم عشق بماند...
وتو...
رضا، عزیزم
در کنار توهمه ی خوبی ها را می یابم
و در نگاه عاشقانه ات تازه می شوم
مهربان من باز به تو می گویم که دوستت دارم
و نگاهم را به نگاهت می دوزم و به پاکی چشمهایت
قسم می خورم که تا ابد با تو می مانم
تا بدانی عاشق ترین هستم.
وآنگاه خود را کلمه ای میابی که معنایت منم
ومرا صدفی که مرواریدم تویی
وخود را اندامی که روحت منم
ومرا سینه ای که دلم تویی
وخود را معبدی که راهبش منم
ومرا قلبی که عشقش نویی
وخود را شبی که مهتابش منم
ومرا قندی که شیرینی اش تویی
وخود را طفلی که پدرش منم
ومرا شمعی که پروانه اش تویی
وخود را انتظاری که موعودش منم
ومرا التهابی که آغوشش تویی
وخود را اسیری که پناهش منم
ومرا تنهایی که انیسش تویی
وناگهان سرت را تکان میدهی و میگویی :نه هیچ کدام!
هیچ کدام از این ها نیست
یک حادثه دیگری وداستان دیگری است وخداوند آن را تازه آفریده....
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم
وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد.
وچند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم
برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم از هم دورتر راه برویم…
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو
az eshgam kheyli mamnonam ke in weblago bara eshgemon sakhte in hame zahmat kishe bara reza yani man kheyli dosesh daram azizamo bad yadam narafte in ahangi ke gozashte vase peyda kardanesh kheyli zahmat keshide khaheshan gosh konid bad fagat ye khahesh daram az khaharan va baradaran mano be jaye baradar kochik hesab konin be man doa konin be eshgam bersam mamnon az hame be khosos az nanazam sami june reza doset daram golam
nanazammmmmmm
به لحظه های “بی” توبودن سلام میکنم / به سینه ام دلی هست به نام میکنم
تمام میشود این فاصله ها بی گمان / به لحظه های “با “تو بودن سلام میکنم . . .
سلام به شو شو خودم
فدات شم من
خسته نباشی عزیزم که از صبح تا عصر سرکار بودی
شوشو امروز منو به خاله اش گفته قرار شده خاله فردا به مامان شوشو بگه
وای هم خوشحالم هم استرس دارم
نمی دونم ایشالا به خیر میشه
من الان یه ذره شوشو رو دپرس کردم فداشم
گوشیشم شکسته موندیم
وقت هم نمیکنه که بره گوشی بخره
ایشالا فردا میخره
بعد باز میشیم مثل قبل همش میحرفیم
فدای شو شوی مهربونم بشم که هر چی بگم نه نمیگه
دوستت دارم شوشو
اگر به دنیا آمدم برای توست اگر هستم برای توست
اگر میگریم برای توست اگر می خندم برای توست
اگر شادم اگر غمگین برای توست ، و اگر روزی بمیرم برای توست . . .
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
وقتی کسی را دوست داریم نیازی نیست بدانیم در بیرون از ما چه می گذرد
زیرا همه چیز در درون ما می گذرد..